ازدواج اجباری
پارت ۲۴
ویو ا.ت
موهامو گوجه از بسته بودم مزاحمش نشدن نفسای داغش به گردنم میخورد و گردنم ور مارک میکرد شاهکار های عصرش کم بود الان داره دوباره مارک میکرد و همزمان سی&نه هامو تو دستاش میمالید و تمام بدنم و دست میکشید چون لینو هنوزم کامل خوابش نبرده بود سعی میکردم ناله نکنم چند دقیقه بعد جونگ کوک سرش رو اورد بالا دید که کاملا لینو خوابش برده منو برگردوند سمت خودش و گفت
جونگ کوک:که خیالت جمع عه ولی لینو خواب سنگینی داره تا صبح به فاکت بدم بیدار نمیشه
ا.ت:اوووم حیف شد خیلی برنامه داشتم(__پوزخند و نگاه های شیطانی___😈___)
جونگ کوک:چرا مگه میخواستی چیکار کنی ها(بم که ا.ت بلند شد و و نشست روی شکم جونگ کوک و دستاشو روی سینه ی جونگ کوک کشید و سرش رو فرو کرد تو گردن کوک
ویو ا.ت
موهامو گوجه از بسته بودم مزاحمش نشدن نفسای داغش به گردنم میخورد و گردنم ور مارک میکرد شاهکار های عصرش کم بود الان داره دوباره مارک میکرد و همزمان سی&نه هامو تو دستاش میمالید و تمام بدنم و دست میکشید چون لینو هنوزم کامل خوابش نبرده بود سعی میکردم ناله نکنم چند دقیقه بعد جونگ کوک سرش رو اورد بالا دید که کاملا لینو خوابش برده منو برگردوند سمت خودش و گفت
جونگ کوک:که خیالت جمع عه ولی لینو خواب سنگینی داره تا صبح به فاکت بدم بیدار نمیشه
ا.ت:اوووم حیف شد خیلی برنامه داشتم(__پوزخند و نگاه های شیطانی___😈___)
جونگ کوک:چرا مگه میخواستی چیکار کنی ها(بم که ا.ت بلند شد و و نشست روی شکم جونگ کوک و دستاشو روی سینه ی جونگ کوک کشید و سرش رو فرو کرد تو گردن کوک
- ۳.۶k
- ۲۰ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط